سرسال نو هرمز فرودين برآسوده از رنج روي زمين
بزرگان به شادي بياراستند مي و جام و رامشگران خواستند
چنين جشن فرخ از آن روزگار بما ماند از آن خسروان يادگار
نوروز بزرگترين جشن ملي ايرانيان سابقهاي هزاران ساله دارد. از گذشته هاي دور آرياييهاي ساكن در نجد (فلات) ايران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزاري مراسم ويژه و همراه با شادي و شادماني اختصاص ميدادند . برخي پژوهشگران ، ريشه تاريخي اين جشن را به « جمشيد پيشدادي» نسبت ميدهند و نوروز را « نوروز جمشيدي» ميخوانند.اما اين تنها روايت نيست. نوروز بهارانهاي است كه روايت هاي تاريخي درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است. نوروز جشن شروع فروردين يا «فرودگان » است كه يادآور اجداد و نياكان ما بود و چنان ميپنداشتند كه در پنج شب، روان پاك مردگان، براي ديدار سامان زندگي و روزگار بازماندگان به زمين فرود ميآيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا و سركشي ميشوند. اگر خانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت و شاد باشند، روان در گذشتگان شادمان و سرافراز برميگردند. اما در غير اين صورت ، آنان اندوهگين و ناراحت به جايگاه خويش باز ميگردند و تا سال آينده چشم به راه مينشينند.
فردوسي بزرگ دربارهي پيدايش نوروز چنين ميگويد:
چو خورشيد تابان ميان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا
به جمشيد برگوهر افشاندند مران روز را روز نو خواندند
دربارهي پيدايش نوروز در روايتي ديگر چنين آمده است كه نيشكر را جمشيد در اين روز يافت و مردم از كشف خاصيت آن متحير شدند. پس جمشيد دستور داد تا از شهد آن شكر ساختند و به مردم پيشكش كردند. از اين رو، آن را نوروز ناميدند.
هم چنين گفته شده كه اهريمن، بلاي خشكسالي و قحطي را بر زمين فرو نشانيد. اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و در پايان او را شكست داد. آنگاه خشكسالي، قحطي و نكبت را بر روي زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت. با بازگشت او، درختان و هر نهال و چوب خشكي سبز شدندو پس مردم اين روز را « نوروز» خواندند و هر كس به يمن و خجستگي در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزه نشانيدن در ايام نوروز از آن زمان تا به امروز باقي مانده است.
در استوره ديگر آمده است: نوروز نخستين روز پادشاهي جمشيد پس از ساختن كاخي با شكوه است و استوره ديگر نوروز را روزي ميداند كه جمشيد واحدهاي اندازهگيري را تعيين كرد. واحد اندازهگيري درازا، يك بند انگشت ( اينچ ) در پارسه به كار ميرفته كه هر واحد آن برابر ٢و٢دهم سانتي متر بوده است.
و روايتي كه در خيام نامه آمده از اين قرار است:
چون از اميري جمشيد ٤٢١ سال گذشت، جهان از او يكسره راست هميآمد، ايران و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابههاي بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديباي ابريشميبافتند كه آن روز، روز اول « حمل » بود. پس جشني بر پا ساخته و نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردين آيد، آن روز را جشن گيرند.
و اينگونه است كه نوروز ماندگار شد. چون با هنجار هستي و چيستي ( طبيعت ) مردمان سازش داشت، ايرانيان اين آيين را با همه دشواريهاي زمانه نگهداشتند و تااكنون كه به ما سپردند. ما نيز بيگمان نوروز را با همه خجستگيها و شاديهايش به آيندگان خواهمسپرد تا در هماره تاريخ بماند.
نوروز خجسته باد !
منبع:WWW. T-Z-A.org
:: بازدید از این مطلب : 1076
|
امتیاز مطلب : 558
|
تعداد امتیازدهندگان : 149
|
مجموع امتیاز : 149